اصل کارما میگوید که نتیجه هر آنچه انجام میدهیم به خودمان بازمیگردد.
پیامد عملکرد فرد کارمیوه (Vipākap) نامیده میشود.
بر اساس این اصل، کردارها ذاتاً پیامدهای خوب یا بد را همراه خود دارند.
در ادیانی که به تولد ادواری Saṃsāra باور دارند، مانند هندوئیسم، بودیسم، و جینیسم، نتایج کارما به زندگیهای بعدی نیز کشیده میشود و در دورههای بعدی زندگی نیز به ظهور میرسد.
بر این اساس، هر فرد، از طریق اعمالی که انجام میدهد باعث و بانی رنج و شادیها در زندگی (های) خود است.
به باور این ادیان، زمانی که فرد به مرحلهای برسد که اعمالی را انجام دهد بدون اینکه کوچکترین دلبستگی و وابستگی به این اعمال داشته باشد، این عملکردها (کارماهای) او نتیجه و کار میوهای به دنبال نخواهند داشت.
بدین طریق کارماهای پیشین میوههای خود را به مرور به ظهور میرسانند، اما کار میوههای جدیدی به آنها اضافه نمیشود.
عدم دلبستگی و ناوابستگی به زندگی، در تمامی جنبههای آن، به فرد کمک میکند تا چرخه تولدهای ادواری را شکسته و به «رهایی» برسد. هدف از این رهایی این است تا فرد دیگر رنجی نکشد.
بودا در متنی معروف به سبد گفتارهای تدریجی aṅguttaranikāya (قسمت I.87f) در مورد کارما میگوید:
من صاحب اعمال خویشم، میراثدار کردارهای خویش، زاده اعمال خود،
در پیوند با کردار خویش، و متکی بر اعمال خود میزیم،
و هر فعلی که انجام میدهم، نیک یا بد میراث آن به من میرسد
فرد راهب، بایستی همواره بر این اصل فکر کند.
نظرات شما عزیزان: